بنو رستمبنو رستم، یکی از دولتهای خارجی مسلک خوارج میباشد که در الجزایر، حکومت تشکیل دادند. فهرست مندرجات۲ - پیدایش خوارج از نگاه شهید مطهری ۳ - امام علی در توصیف خوارج ۴ - اوصاف خوارج ۵ - نگرانی حکومتها از خوارج ۶ - سرزمین مغرب ۶.۱ - تقسیم سرزمین مغرب ۷ - مرکز حکومت رستمیان ۸ - ظهور خوارج در مغرب ۹ - حکومتهای خوارج ۱۰ - تمایل بربرها به مذهب خوارج ۱۱ - موسس سلسله بنو رستم ۱۱.۱ - شخصیت ابن رستم ۱۱.۲ - شیوه حکومت ابن رستم ۱۲ - وفات ابن رستم ۱۳ - دومین حاکم خوارج ۱۳.۱ - اختلاف بین خوارج ۱۴ - افلح بن عبدالوهاب ۱۵ - ابی بکر بن افلح و جانشینانش ۱۵.۱ - سالهای آخر حکومت بنو رستم ۱۶ - سقوط سلسله بنی رستم ۱۷ - جنبه تمدنی حکومت بنورستم ۱۸ - پانویس ۱۹ - منبع ۱ - معرفی اجمالیبنو رستم یکی از دولتهای خارجی مسلک میباشد که در سال ۱۴۴ه. ق در مغرب میانه (الجزایر کنونی) به مرکزیت " تاهرت" حکومت تشکیل دادند. بنیانگذار این دولت مردی ایرانی به نام "عبد الرحمن بن رستم" بود و حکومت آنها تقریبا ۱۵۰ سال طول کشید. ۲ - پیدایش خوارج از نگاه شهید مطهریکلمه «خوارج» به معنی «شورشیان» میباشد. این واژه از خروج به معنای سرکشی و طغیان گرفته شده است. [۱]
مسعود، جبران، الرائد، ذیل کلمات خوارج و خروج.
پیدایش این فرقه در واقع در جنگ صفین و در روزهای پایانی این جنگ بوده است. شهید مطهری (رحمةاللهعلیه) قائل است: چون در دوره خلفا (ابوبکر، عمر و عثمان) به امر تربیت اسلامی توجه جدی نشد؛ لذا این طبقه متنسک و جاهل در بین مسلمانان پیدا شدند. و در واقع بروز و نمود آنها در جنگ صفین بوده است. ایشان مینویسد: «در دوره خلفا با کمال تاسف بیشتر توجهات به سوی فتوحات معطوف شد، غافل از اینکه به موزات باز کردن دروازهای اسلام به روی افراد دیگر و رو آوردن آنها به اسلام،... میبایست فرهنگ و ثقافت اسلامی هم تعلیم داده شود و افراد دقیقا با روح اسلام آشنا شوند...». ۳ - امام علی در توصیف خوارج«جُفاش طغام، و عبید اقزام جمعوا من کل اوب تلقطوا من کل شوب، ممن ینبغی ان یفقه و یودب و یعلم و یدرب...» «البته این خطبه در شان حکمین و مذمت اهل شام میباشد شهید مطهری این جملات را منطبق بر تفکرات خوارج میداند.» ۴ - اوصاف خوارجشهید مطهری در ترجمه این عبارت مینویسد: «مردمی خشن فاقد اندیشه عالی و احساسات لطیف، مردمی پست، برده صفت، اوباش که از هرگوشهای جمع شدهاند و از هرناحیهای فراهم آمدهاند. اینها کسانی هستند که باید اول تعلیمات ببینند، آداب اسلامی به آنها تعلیم داده شود. در فرهنگ و ثقافت اسلامی خبرویت (آگاهی کافی) پیدا کنند...» ۵ - نگرانی حکومتها از خوارجحضرت علی (علیهالسّلام) در جنگ نهروان ۴۰۰۰ نفر از آنها را کشت اما تفکر خارجی در جامعه اسلامی باقی ماند و آنها تبدیل به یکی از فرقههای اسلامی شدند. هنگامی که حضرت علی (علیهالسّلام) به شهادت رسید، بازماندگان خوارج فرصتی یافتند تا از نو به تبلیغ و ترویج فکر خود بپردازند. آنان در سراسر حکومت امویان و نیمی از حکومت عباسیان موجب نگرانی خلفا بودند. سرانجام در قرن دوم هجری سر دسته فرقهای از خوارج به نام "عبد الرحمن بن رستم" که از سرزمینهای جنوب شرقی ایران برخاسته بود، توانست در مغرب اسلامی در شهر تاهرت برای مدت ۱۵۰سال دولتی به نام دولت "رستمیان" تاسیس کند. [۶]
شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، علمی وفرهنگی، ۱۳۸۳، چاپ دوم، ص۱۶۶.
۶ - سرزمین مغرباکثر مورخان و دانشمندان جغرافیا سرزمین مغرب را به سه بخش بزرگ و اصلی تقسیم میکنند. ۶.۱ - تقسیم سرزمین مغرب۱- "مغرب ادنی" که از طرابلس به سمت مغرب امتداد دارد و شامل تونس امروزی و بخشی از مناطق شرقی الجزایر است. ۲- "مغرب اوسط" این بخش شامل دیگر سرزمینهای جمهوری الجزایر است و تا رود "ملویه " را در بر میگیرد. ۳- "مغرب اقصی" که تقریبا شامل زمین کشور مغرب (مراکش) امروزی است. [۷]
نعنعی، عبدالمجید، دولت امویان در اندلس، مترجم محمد سپهری، قم، پژوهشکده حوزه ودانشگاه، چاپ دوم، ۱۳۸۰، ص۱۹.
۷ - مرکز حکومت رستمیانهمانگونه که بیان شد شهر تاهرت در مغرب ادنی مرکز حکومت رستمیان بوده است. مقدسی مینویسد: "تاهرت شهری است در اقلیم مغرب، اولین استان بعد از مصر، برقه، افریقه و سپس تاهرت و سپس سجلماسه میباشد. [۸]
مقدسی، محمد بن احمد، احسن التقاسیم فی معرفة الا قالیم، بی جا، مکتبه مدبولی، ۱۴۱۱، چاپ سوم، ص۲۱۵.
این شهر در سال ۱۵۰ هجری توسط عبد الرحمان بن رستم ساخته شد. [۹]
طقوش، محمد سهیل، دولت عباسیان، ترجمه حجت ا... جودکی، قم، پژوهشکده حوزه ودانشگاه، چاپ اول، ۱۳۸۰، ص۶۶.
۸ - ظهور خوارج در مغربدر دوره حکومت منصور عباسی (۱۳۷- ۱۵۸ ه. ق) خوارج در عرصه حیات سیاسی در مغرب ظاهر شدند. آنان در این سرزمین در پی فرصت بودند و میکوشیدند آنجا را تصاحب کنند. خوارج موفق شدند برخی از قبایل بربر را به خود جذب کنند و حکومتهایی تاسیس کنند. مغرب در این زمان شاهد ظهور دو حکومت بامرام (مسلک) خارجی در میان بربرها بود، که استقلال نسبتا کاملی داشتند. [۱۰]
طقوش، محمد سهیل، دولت عباسیان، ترجمه حجت ا... جودکی، قم، پژوهشکده حوزه ودانشگاه، چاپ اول، ۱۳۸۰، ص۶۶.
۹ - حکومتهای خوارجنخستین آنها حکومت بنی مدرار یا بنی واصول در سجلماسه (جنوب مغرب الا قصی) بود که مذهب "صفریه " داشت. این حکومت سال ۱۴۰ه. ق آغاز شد و ۱۴۰ سال طول کشید. حکومت دوم حکومت اباضی مذهب "بنو رستم" بود. اباضی منسوب به "عبدالله بن اباض مری" و جزء متعصبترین گروههای خوارج بودند. [۱۱]
طقوش، محمد سهیل، دولت عباسیان، ترجمه حجت ا... جودکی، قم، پژوهشکده حوزه ودانشگاه، چاپ اول، ۱۳۸۰، ص۶۶.
اباضیها به نفوذ خود در بلاد مغرب ادامه دادند به گونهای که هم اکنون نیز در قسمتهایی از لیبی و الجزایر و تونس پیراونی دارند. [۱۲]
جعفری، یعقوب، خوار جدر تاریخ، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۱، چاپ اول، ص۱۵۳.
۱۰ - تمایل بربرها به مذهب خوارجبرخی از نویسندگان ظلم و ستم حاکمان به بربرها را، علت اصلی تمایل آنها به مذهب خوارج (مذهبی که در پرتو تعا لیم آن به راحتی میتوانستند بر علیه حاکمان اقدام کنند) میدانند. دکتر "محمد اسماعیل" مینویسد: «از آنجا که بربرها مورد ستم خلفا و عمال آنها بودند و خوارج، قیام علیه خلفا را لازم میدانستند، بربرها در مذهب خوارج، توجیه خوبی برای شورش میدیدند.» [۱۳]
محمود، اسماعیل، الخوارج فی المغرب الاسلامی، بیروت، دارالعوده، ۱۹۷۶، ص۳۴.
به گفته "الفرد بل " دعوت خوارج با مزاج بربرها که خواهان استقلال بودند سازگار بود. بزودی آنها فهمیدند که نمیتوانند برضد خلفا انقلاب کنند مگر اینکه واقعا به عقیده خوارج ایمان بیاورند و همین کار را هم کردند. [۱۴]
جعفری، یعقوب، خوار جدر تاریخ، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۱، چاپ اول، ص۱۶۱-۱۶۰، به نقل از الفرق الاسلامیه فی الشمال الافریقی.
[۱۵]
الفرق الاسلامیه فی الشمال الافریقی، ص۱۴۷.
۱۱ - موسس سلسله بنو رستمتقریبا همه منابع اذعان دارند که عبدالرحمن بن رستم ایرانی بوده است. عدهای قائلند نسب او به "شاپور ذوالاکتاف" که از شاهان ساسانی است، میرسد. و برخی نسب او را به "رستم" فرمانده سپاه ایرانی در قادسیه و یا "انوشیروان" میرسانند. [۱۷]
محمود، اسماعیل، الخوارج فی المغرب الاسلامی، بیروت، دارالعوده، ۱۹۷۶، ص۱۰۸.
که البته این نسب نامهها از اعتبار چندانی برخوردار نیستند.۱۱.۱ - شخصیت ابن رستمعبدالرحمن از شاگردان ابوعبیده در بصره بود. او همراه با هیاتی که سلمة بن سعید «اولین کسی که مذهب اباضی را به افریقا برد.» به بصره، مرکز شعاع اباضیه فرستاد و به عنوان "حملة العلم" معروف بودند، به مغرب بازگشتند. [۱۸]
محمود، اسماعیل، الخوارج فی المغرب الاسلامی، بیروت، دارالعوده، ۱۹۷۶، ص۱۰۸.
عبدالرحمن بن رستم اولین امام (خلیفه) بنو رستم است که در واقع نام دولت بنو رستم (رستمیان) از نام او گرفته شده است. [۱۹]
محمود، اسماعیل، الخوارج فی المغرب الاسلامی، بیروت، دارالعوده، ۱۹۷۶، ص۱۱۲.
۱۱.۲ - شیوه حکومت ابن رستمدر منابع آمده است: «عبدالرحمن در نهایت صلاح و زهد بود و به معرفت و علم مشهور بود». [۲۰]
دراجی، بوزیانی، دول الخوارج و العلویین، الجزایر، دارالکتاب العربی، ۲۰۰۲ م، چاپ اول، ج۱، ص۶۷.
و تالیفاتی مانند تفسیر قرآن، دیوان خطبهها و نامهها را به او نسبت دادهاند. [۲۱]
دراجی، بوزیانی، دول الخوارج و العلویین، الجزایر، دارالکتاب العربی، ۲۰۰۲ م، چاپ اول، ج۱، ص۶۷.
دوره حکومت عبدالرحمن بن رستم دوره آرامش و صلح سلسله بنو رستم بوده است. در این دوره از اختلافات سیاسی و مذهبی (برخلاف دورههای بعد) خبری نیست. سیاست دوره عبدالرحمن بر مساوات و تسامح بود. این سیاست موجب ثبات و استقرار حکومت شد... [۲۲]
محمود، اسماعیل، الخوارج فی المغرب الاسلامی، بیروت، دارالعوده، ۱۹۷۶، ص۱۱۶.
لذا عبدالرحمن به کارهای عمرانی از جمله حفر قنوات، اقدامات عمرانی شهری، ساخت کاروانسرا و محلهای تجاری و... پرداخت. [۲۳]
محمود، اسماعیل، الخوارج فی المغرب الاسلامی، بیروت، دارالعوده، ۱۹۷۶، ص۱۱۳.
۱۲ - وفات ابن رستمعبدالرحمن بن رستم سال ۱۷۱ه. ق فوت کرد و پسرش عبدالوهاب، جانشین او شد. [۲۴]
دراجی، بوزیانی، دول الخوارج و العلویین، الجزایر، دارالکتاب العربی، ۲۰۰۲ م، چاپ اول، ج۱، ص۶۷.
۱۳ - دومین حاکم خوارج"عبدالوهاب" دومین حاکم سلسله بنو رستم نیز در علوم شریعت اسلامی و فقه اباضی تبحر داشت. وی علاوه بر رسیدگی به شئون حکومت به مطالعه و تدریس نیز اشتغال داشت. [۲۵]
دراجی، بوزیانی، دول الخوارج و العلویین، الجزایر، دارالکتاب العربی، ۲۰۰۲ م، چاپ اول، ج۱، ص۶۷.
از دوره عبدالوهاب است که درگیریهای داخلی در دولت بنو رستم ظهور میکند. در منابع، علت این امر را کنار گذاشته شدن سیاست مساوات و تسامحی میدانند که عبدالرحمن به آن ملتزم بود. [۲۶]
محمود، اسماعیل، الخوارج فی المغرب الاسلامی، بیروت، دارالعوده، ۱۹۷۶، ص۱۱۶.
۱۳.۱ - اختلاف بین خوارجدر زمان عبدالوهاب اولین اختلاف بین اباضیها با ظهور "یزید بن فندین یفرنی" آغاز شد. کار به درگیری و قتل و خونریزی انجامید. تا اینکه سرانجام یزید بن فندین کشته شد. [۲۷]
دراجی، بوزیانی، دول الخوارج و العلویین، الجزایر، دارالکتاب العربی، ۲۰۰۲ م، چاپ اول، ج۱، ص۶۹.
درگیریهای قبایلی و روز فتنهها همواره در دوره عبدالوهاب ادامه یافت. سرانجام عبدالوهاب در سال ۲۸۰ یا۲۹۰ ه. ق جای خویش را به فرزندش "افلح بن عبدالوهاب" سپرد. [۲۸]
دراجی، بوزیانی، دول الخوارج و العلویین، الجزایر، دارالکتاب العربی، ۲۰۰۲ م، چاپ اول، ج۱، ص۷۲-۷۰.
۱۴ - افلح بن عبدالوهابافلح بن عبدالوهاب، به شجاعت، زیرکی، عدالت و حب علم وصف کردهاند. حکومت او ۵۰ یا ۶۰ سال طول کشید. وی سرانجام در سال ۲۴۰ه. ق وفات یافت. مهمترین حادثه در دوره حکومت او گسترش قیام "خلف بن سمح" میباشد. [۳۰]
دراجی، بوزیانی، دول الخوارج و العلویین، الجزایر، دارالکتاب العربی، ۲۰۰۲ م، چاپ اول، ج۱، ص۷۲.
خلف در طرابلس ادعای امامت اباضیه نمود و جمعی به او پیوستند. هر چند قیام او توسط افلح سرکوب شد، ولی این موضوع اختلاف بین اباضیه را بیشتر کرد. به گونهای که طرفداران خلف بن سمح را فرقه "نکاریه " مینامیدند. [۳۱]
جعفری، یعقوب، خوار جدر تاریخ، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۱، چاپ اول، ص۱۶۶، به نقل از الاباضیه فی مو کب التا ریخ.
[۳۲]
الاباضیه فی مو کب التاریخ، ص۲۱۶.
۱۵ - ابی بکر بن افلح و جانشینانش"ابوبکر بن افلح" در سال ۲۴۰ه. ق پس از فوت پدرش، علی رغم اعتراض فقهای مذهب، به قدرت رسید. وی به پادشاهی و عیش و لذات دنیوی روی آورد. و امور را به دست دامادش ابن عرفه سپرد، مدتی بعد بین آنها اختلاف شد و ابی بکر، ابن عرفه را کشت. [۳۳]
دراجی، بوزیانی، دول الخوارج و العلویین، الجزایر، دارالکتاب العربی، ۲۰۰۲ م، چاپ اول، ج۱، ص۷۳.
۱۵.۱ - سالهای آخر حکومت بنو رستمحکومت ابی بکر بن افلح دو سال بیشتر طول نکشید. فتنههای داخلی میرفت که امر حکومت را به طور کلی از دست بنو رستم خارج کند، اما با قدرتگیری "ابی یقظان بن افلح" روند سقوط بنو رستم مدتی به تاخیر افتاد. [۳۴]
دراجی، بوزیانی، دول الخوارج و العلویین، الجزایر، دارالکتاب العربی، ۲۰۰۲ م، چاپ اول، ج۱، ص۷۳.
سپس "ابو حاتم یوسف بن محمد بن افلح" در سال ۲۸۱ ه. ق جانشین پدرش شد. حکومت او یک سال بیشتر طول نکشید و بعد از او عمویش "یعقوب بن افلح" به حکومت رسید. [۳۵]
زرکلی، خیرالدین، الاعلام، بیروت، دارالعلم للملابین، ۱۹۸۹م، چاپ ۸، ج۱، ص۲۴۷.
۱۶ - سقوط سلسله بنی رستمآخرین حاکم سلسله بنو رستم، یقظان بن ابی یقظان بود. در این زمان اعتبار خلیفه کاملا از بین رفته بود، سرانجام این دولت توسط " ابو عبدالله شیعی" (ازداعیان فاطمی مغرب) در سال ۲۹۶ ه. ق از بین رفت. [۳۶]
دراجی، بوزیانی، دول الخوارج و العلویین، الجزایر، دارالکتاب العربی، ۲۰۰۲ م، چاپ اول، ج۱، ص۷۷.
در واقع اختلافات (قبیلهای، مذهبی و خانوادگی) عامل اصلی سقوط این دولت خارجی مسلک بوده است.۱۷ - جنبه تمدنی حکومت بنورستماز جنبه تمدنی دولت بنو رستم دولتی موفق محسوب میشود. در این زمان "تاهرت" از جهت علوم و عمران پیشرفته بود. در تاهرت علمایی چون "عبدالرحمن بن عبدالله بن محمد تمیمی تاهرتی" (فقیه سنی) و پسرش "قاسم بن عبدالرحمن" و فرزند قاسم "احمد بن قاسم " ظهور کردند. همچنین ادیب شاعر "احمد بن فتح تاهرتی" و فقیه متکلم "عبدالله بن الملطی تاهرتی" و علمای دیگری چون "محمود بن بکر تاهرتی"، "یهود بن قریش"، "ابن صغیر مالکی"، "بکر بن حماد" و... ظهور کردند. [۳۷]
دراجی، بوزیانی، دول الخوارج و العلویین، الجزایر، دارالکتاب العربی، ۲۰۰۲ م، چاپ اول، ج۱، ص۷۸-۷۹.
۱۸ - پانویس
۱۹ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «بنو رستم»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۹/۲۱. |